تغییرات کسب و کارها در بحران پاندمی
در این مقاله درباره ی تغییر رفتارها و عادت های افراد حرف می زنیم و به تبع آن تغییراتی که در کسب و کارها به وقوع پیوست را عنوان می کنیم.
عادت های افراد در طی دوران پاندمی تغییراتی داشته است: یکی از اصلی ترین رفتار تغییریافته ماندن در خانه و رفتار متعاقب آن کار کردن در خانه می باشد. همینطور رفتارهایی نظیر ماموریت های اداری و سفرها و رفتن به رستوران و سینما و خریدهای حضوری و خرید واحدهای اداری و تجهیزات اداری برای محل کار بیرون کاهش یافته و متقابلا رفتارهایی همچون ایجاد شبکه و سیستم نرم افزاری در خانه و همچنین خوردن غذا در خانه و خرید اینترنتی و سرگرمی های خانگی مانند دیدن فیلم در خانه و بازی های کامپیوتری و مطالعه متون مجازی افزایش یافته اند.
اکنون صاحبان کسب و کارها باید این تغییرات رفتاری افراد را از طریق بررسی افزایش یا کاهش یا ثابت ماندن عادت های مشتریان در زمان قبل، حین و بعد از پاندمی براساس کوتاه مدت یا بلندمدت بودن آن ها و همچنین آنها از لحاظ اینکه به روند سابق یعنی قبل پاندمی و یا روند زمان پاندمی بر می گردند یا نه طبقه بندی کنند و بعد از پاندمی را نیز پیش بینی نمایند.
به عنوان مثال بازی های ویدئویی از نمونه خدمات و محصولاتی می باشد که قبل از پاندمی روند افزایشی داشته و در زمان پاندمی رشد ناگهانی و سپس به رشد قبلی بازگشته است. یا خدمات ویدئوی خانگی و پلت فرم هایی مثل نت فلیکس و یوتیوب قبل از پاندمی در حال افزایش بوده و در زمان پاندمی کمی کاهش یافته و سپس به رشد خود ادامه داده است.
همچنین برخی کسب و کارها رونق یافته اند من جمله تولید و عرضه انواع ماسک و دستکش، مواد ضدعفونی و شوینده، مکمل ها و تقویت کننده های سیستم ایمنی بدن، مسکن ها و داروها و محصولات سلولزی. از طرفی برخی نیز متحمل زیان گستره شدند من جمله کسب و کارهای حوزه گردشگری مانند شرکت های هواپیمایی و هتل ها ، سالن های ورزشی ، سالن های آرایشی ، مراکز آموزشی و مهدکودک ها، رستوران ها ، کافی شاپ ها که با از دست دادن بخش مهمی از مشتریانشان دچار آسیب شدند. زیرا در سبک زندگی مردم جهان تغییراتی بوجود آمده و باید دید که آنها در ماه ها و سال های آتی آیا مشتریان پیشین خود را بدست ما آورند یا نه.
بنابراین دو مورد مهم و اساسی یکی بررسی تغییرات عادت های مشتریان و دیگری اندازه گیری طول مدت زمان روند عادت ها قبل از پاندمی و حین آن می باشند. نتیجه این که باید این موضوع مهم را در نظر بگیریم با بوجود آمدن بحران پاندمی، چه رفتارهای جدیدی پدید آمدند که تا کنون نبوده اند و چه رفتارهایی که از قبل بوده اند تحول یافته و چه رفتارهایی که قبلا ثابت بوده اند اکنون از بین رفتند و مهم تر از همه چه رفتارهای ضعیفی را تقویت کرده است.
بنابراین شناخت رفتارها و عادات جدید شکل گرفته در افراد از جمله استفاده بیشتر از تلفن های هوشمند و اینترنت و شبکه های اجتماعی، افزایش مشتریان فروشگاه های اینترنتی و کاربران استارتاپ ها، دورکاری کارمندان، شنیدن پادکست در فضاهای مجازی، آموزش های آنلاین و استفاده از غذاهای بسته بندی شده که رواج بیشتری یافته است از عوامل مهم و تاثیرگذار می باشند.
پس مدیران و رهبران کسب و کارها، حتی کسب و کارهای کوچک برای اینکه می توانستند در بحران پاندمی پایدار بمانند و حتی پیشرفت کنند باید تکنیک هایی به کار می بردند از جمله اینکه: 1)دیدگاه متفاوت داشته باشند و همزمان با ارزیابی رقبا به رفتارها و عادت های مشتریانشان نیز نگاه ویژه ای داشته باشند. 2)پیکربندی دوباره ای برای کسب و کارشان در نظر بگیرند، زیرا باتوجه به تغییرات و جابجایی های عرضه و تقاضا در صنعتشان می باست مدل جدید کسب و کارشان را شکل بدهند. به عنوان مثال یکی از شرکت های بزرگ خرده فروشی آرایشی در چین با شروع بحران با 90 درصد افت فروش روبرو شد. مراجعه به فروشگاه ها تقریبا به صفر رسید. همه فروشگاه های آرایشی بسته شدند.
شرکت یک استراتژی فوری را پیاده کرد: تبدیل شرکت به یک خدمات آنلاین مشاوره های زیبایی. این استراتژی شرکت را به سمت سرمایه گذاری در ارائه خدمات دیجیتال هدایت کرد. به لطف این تغییر شرکت موفق به افزایش فروش و خدمات خود در فضای دیجیتال شد و اگر به همان روش سنتی یعنی آراستن فضای فروشگاهی و منتظر ورود فیزیکی مشتری ماندن ادامه می داد سقوط ابدی نصیبش شده بود. 3)پلت فرم مناسب کسب و کارشان را انتخاب کنند، زیرا در مدیریت کسب و کار انتخاب پلت فرم می تواند یک مزیت رقابتی محسوب شود. اما اینکه با چه پلت فرمی کار می کنند، بسیار مهم خواهد بود. خرده فروشانی که می خواهند به یک مزیت رقابتی دست یابند، باید با پلت فرمی کار کنند که تناسب استراتژیک با خدمات کسب و کارشان داشته باشد و بتواند مزیت هایی را که مد نظر است را محقق نمایند. به عنوان مثال در این دوران خرده فروشان سنتی برای مبارزه با بحران به پلت فرم های مشهور و معتبری مانند علی بابا، گوگل، آمازون و … روی آورند. پس نتیجه می گیریم بهترین معیار برای انتخاب یک پلت فرم، توانایی آن در ارائه خدمات آن لاینی است که شما می خواهید ارائه دهید. پس توانایی ها، قابلیت ها، ظرفیت ها و منابع استراتژیک توسعه دیجیتال را باید به درستی بیابید.
همانطور که مشاغل و کسب وکارهای جدا افتاده یا گوشه نشینی مانند فروشگاهی در انتهای یک کوچه بن بست یا تعمیرگاهی در یک خیابان یک طرفه یا مکانی خوش آب و هوا که به دلیل عبور جاده از چند کیلومتری آن که باعث شده از دید مسافران دور بماند، وجود دارند، مشتریان گوشه نشینی که نیازمند برخی خدمات و محصولات شما هستند ولی دسترسی به شما ندارند هم زیادند. بنابراین دیجیتال سازی شما را به گوشه هایی از بازار می برد که تا کنون از دید شما پنهان بود و می توانید بازار خود را برای گروهی خاص از مشتری متمرکز کنید که شاید در دوران فروش سنتی به سادگی آن ها را نمی یافتید، مشتریانی که چه بسا در مجاورت شما قرار دارند و یا در آن سوی مرزها ولی تشنه خدمات و محصولات شما هستند. البته باید این را نیز در نظر بگیرید که صرفا افزایش دیجیتال سازی موثر نخواهد بود و باید به خلق مدل های جدید کسب و کار متناسب با دیجیتال و نوآورانه و کشف فرصتهای جدید نیز بپردازید.
پس با وجود تغییرات رخ داده در سبک زندگی افراد فرصت ها و چالش های جدیدی پدید آمدند که با مطالعه و شناخت درست آنها برنده کسی خواهد بود که در این شرایط جدید خود را انطباق دهد و با بی تفاوتی از کنار این تغییرات عبور نکند و برای نجات کسب و کار خود خلاقیت به خرج بدهد.
دیدگاهتان را بنویسید