سرمایه گذاری در استارتاپ ها
کسب و کارها برای اینکه بتوانند در بلندمدت فعالیت داشته باشند نیاز به منابع و حمایت مالی و سرمایه کافی دارند. استارتاپ ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در استارتاپ ها سرمایه گذاری باید به گونه ای باشد تا ایده اولیه به نتیجه مورد نظر برسد. حتی اگر استارتاپی به درآمدزایی نیز رسیده باشند باز هم نیاز به جذب سرمایه برای ادامه ی کار و پیشرفت و فراهم نمودن امکانات بیشتر و رسیدن به موفقیت دارد. بنابراین شناخت سرمایه گذاران و نحوه ی جذب آنها برای کسب و کارها بویژه استارتاپ ها حائز اهمیت می باشد.
البته قبل از سرمایه گذاری این نکته در نظر گرفته شود که بهتر است از استارتاپ هایی که به صورت تیم خصوصا تیم تخصصی هستند برای سرمایه گذاری اقدام شود پس برای استارتاپ ها واجب است که حتما یک تیم قوی و باانگیزه و ماهر بسازند و همچنین باید تحقیقات لازم از سابقه ی کارآفرین یا تیم استارتاپ انجام شود، لذا در این مقاله انواع سرمایه گذاری ها و روش های حمایت آنها از کسب و کارها را معرفی خواهد شد. این سرمایه گذاری باید به نحوه مناسبی در زمان مناسب انجام شود تا هم استارتاپ و هم سرمایه گذار طی یک رابطه مالی دوطرفه به سود دست یابند.
شاید اولین نوع سرمایه گذاری که به ذهن اکثریت برسد گرفتن وام های بانکی باشد، بانک ها متناسب با وام وثیقه دریافت می کنند و از بابت توانایی پرداخت وام از جانب شما نیز اطمینان کسب می کنند. زیرا بانک ها تمایلی به خطرپذیری ندارند و ریسک نمی کنند. اما باید بدانید که روشهای دیگری نیز برای سرمایه گذاری وجود دارد.
اولین نوع سرمایه گذاری می تواند سرمایه گذاری شخصی باشد، در این روش آنها می توانند با سرمایه ای که خود از قبل پس انداز کرده اند استفاده کنند. گاهی حتی ممکن است بعضی از کسب و کارها نیاز به سرمایه بسیار کمی داشته باشند. پس رفتن زیربار تعهد سرمایه ی زیاد معقولانه نمی باشد و بهتر است با قدم های کوچک پیش روند. در این روش کارآفرین می تواند از کمک دوستان و یا خانواده نیز بهره گیرد و برای هزینه های اولیه برای شروع یا حتی اگر مدتی از شروع کسب و کارش می گذرد هزینه تبلیغات و بازاریابی را تامین کند. این سرمایه ها لزوما وجه نقد نیستند می توانند شامل ساختمان محل کار، وسیله نقلیه یا سایر وسایل لازم باشند. شاید با این روش کارتان کمی کند پیش برود اما وقتی شما روی ایده تان وقت می گذارید و کارتان را تا جایی به پیشرفت می رسانید در این صورت است که دیگران نیز شما را باور خواهند کرد و برای سرمایه گذاری روی کسب و کارتان راغب تر خواهند بود. در سرمایه گذاری شخصی باید دو نکته در نظر گرفته شود، اول اینکه کل پول مدنظر سرمایه گذاری نشود و مبلغی را نزد خود نگه دارند به اصطلاح برای روز مبادا، و نکته دوم اینکه برای تامین سرمایه از پول مازاد استفاده کنند نه اینکه ماشین یا خانه را بفروشند زیرا در این صورت اگر کسب و کار به شکست بیانجامد علاوه بر از دست رفتن سرمایه ، زندگی شخصی فرد نیز تحت الشعاع قرار می گیرد.
حال اگر کارآفرینی بخواهد سرمایه مورد نیاز را از سرمایه گذاری خارجی تامین کند می تواند از روشی که قبلا نام بردیم یعنی بانک ها استفاده کند. روشهای دیگر نیز مانند فرشتگان سرمایه گذار که معمولا در مراحل اولیه تامین مالی انجام می دهند. شتاب دهنده ها که آن ها نیز مانند فرشتگان سرمایه گذار در مراحل اولیه اقدام به سرمایه گذاری می کنند می توانند علاوه بر سرمایه، آموزش و مشاوره و امکاناتی همچون محل کار و … را نیز فراهم کنند.
بعد از این که کسب و کار به پیشرفت دست پیدا کرد که توانست داده ها و امار و ارقام مستدل و مکتوب و مسایل مالی قابل پیش بینی برای چند سال آینده ی کسب و کارش را فراهم کند می رسیم به سرمایه گذاران خطرپذیر یا به عبارتی سرمایه گذاران جسور (Venture Capital) ، این نوع سرمایه گذاران که قدمت دیرینه ای نیز دارند سرمایه گذارانی اهل خطر کردن هستند، زیرا آنها انتظار سود بالایی را دارند و چون سود بالا در کسب و کارهای متعارف بدست نمی آید آنها به سمت این گونه فعالیت ها تمایل نشان می دهند. برخی از آنها صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر و شرکتها فعال در این حوزه در سالهای اخیر با رشد استارتاپ ها آنها نیز رشد چمگیری داشتند، معتقدند که بیشتر از نداشتن سرمایه کافی، دلایل شکست استارتاپ ها، داشتن تیم های ضعیف، عدم مطالعه بازار و تحلیل رقبا و عدم انجام تحقیقات بازاریابی می باشد.
مورد بعد شرکت های سرمایه گذاری هستند، آنها بنگاه های اقتصادی ای هستند که سرمایه خود را با هدف بدست آوردن سود بسته به ترجیحات و میزان ریسک پذیری سرمایه گذارانشان به خریدن سهام شرکت ها اختصاص می دهند. شرکت های سرمایه گذاری تمایلی به ساختار مدیریتی و جزییات عملیاتی کسب و کارها ندارند، اما سرمایه گذاران ریسک پذیر گاها ممکن است در تصمیمات مدیریتی و سیاست گذاری های داخلی ورود کنند و خود را در حوزه ی فعالیت آن کسب و کار صاحب نظر بداند یا در اعضای هیئت مدیره اعمال نفوذ داشته باشد.
اما در هر صورت استارتاپ ها حتی اگر به مرحله تجاری شدن و درآمدزایی رسیده باشند برای دستیابی به سهم بیشتری از بازار نیاز به رشد دارند و استارتاپی که نتواند سرمایه کافی را برای جذب نیروی انسانی، تبلیغات و بازاریابی و ایجاد زیرساخت های لازم را جذب نکند محکوم به شکست است، اما در هرکدام از انواع این سرمایه گذاری ها شفافیت اهداف، مراحل مسیر و بررسی جزییات مربوط به کسب و کار و پیش بینی های مالی به گونه ای که هیچ مطلب پنهانی وجود نداشته باشد بسیار مهم است.
دیدگاهتان را بنویسید