قسمت 24: شخصیت شناسی و اثر آن در موفقیت
صحبت های جالب دکتر پریسا احمدی منش متخصص mbti
عموم مردم mbti را به صورت یک تست میشناسند و اما نکته مهم مهارت موجود در این حوزه هست که باعث میشود به کمک آن بتوانیم لحظه لحظه زندگیمان را به درستی پیش ببریم.
افرادی هستند که در اینترنت دنبال انجام تست mbti هستند و با نتیجه آن میخواهند مسیر شغلی و زندگیشان را تعیین کنند، که باید بگوییم شاید این نقطه شروع اصلا درست نیست.
بحث mbti دو نکته را مورد بررسی قرار میدهد: 1- خودشناسی و 2- دیگرشناسی
با انجام تست شاید بتوان به بخشی از بحث خودشناسی دست پیدا کرد که آن همم ناقص است، اما اگر مهارت mbti را به کمک آموزش فرا بگیریم علاوه بر تسلط بر خودشناسی، به مورد دوم یعنی دیگر شناسی نیز آگاهی پیدا میکنیم. این را باید در نظر داشت که ما نمیتوانیم به شریک زندگیمان، مدیرمان، مشتریمان و دیگران بگوییم بیایید این تست mbti را انجام دهید تا بتوانم شما را بشناسم! این مهارت باید در ذهن ما شکل بگیرد تا بتوانیم لحظه لحظه زندگی از آن استفاده کنیم
برای توضیح بیشتر در این زمینه دو مورد حوزه فردی که مربوط به خودشناسی و مورد سازمانی که مربوط به دیگرشناسی میباشد را بررسی میکنیم
در حوزه فردی باید بدانیم که همه موفقیت ها از جایی شروع میشود که خودمان را بیشتر بشناسیم، در حوزه اعتماد بنفس نیز کارآمد است، دوره های اعتماد بنفس شاید به طور سطحی کمی باعث بهبود شود ولی برای بررسی ریشه ای خودشناسی باید به mbti توجه کنیم.
در حوزه سازمانی باید ببینیم که آیا فردی برای موضوعی مناسب است یا اصلا آموزش های لازم برای اینکه بتواند برای آن کار مناسب باشد را دیده است یا نه
کمپانی های بزرگ مثل مرسدس بنز و کوکاکولا بسیار به موضوع mbti اهمیت میدهند و اکثر لاین های کاری را در این زمینه تقویت کرده اند.
بحث مدلهای شایستگی را در سازمان های جهانی داریم به صورت گسترده روی آن کار میکنند.
مفهوم ترجیح در شخصیت شناسی این است که من به صورت ذاتی و ژنتیکی چه چیزی را به دیگری ترجیح میدهم؟ ما ممکن است هر کاری را بتوانیم انجام دهیم، ولی باید بدانیم ترجیحمان چیست و ترجیح میدهیم چه کاری را در زمان کمتر با سرعت بیشتر و با راندمان بیشتر انجام میدهیم؟ در این بخش از شخصیت شناسی با تشخیص ترجیح خود بدانیم که چطور بتوانیم هوشمندانه بهره وری بیشتری را در انتهای کارها داشته باشیم.
در شخصیت شناسی mbti چهار حوزه اساسی داریم
اول: دریافت انرژِی
دوم: دریافت اطلاعات
سوم: تصمیم گیری
چهارم: اجرا
تمام فرآیند های انسانی از این چهار حوزه خارج نیست، اول انرژِی روحی و روانی دریافت میکند تا بتواند زندگی کند مثل غذا خوردن که برای تامین انرژِی انجام میدهیم، دوم از محیط پیرامون اطلاعات دریافت میکند، سوم بر اساس اطلاعاتی که دریافت کرده باید تصمیم گیری کند و چهارم تصمیمی را که گرفت به مرحله اجرا می آورد.
در حوزه اول انسانها به دو دسته درونگرا و برونگرا تقسیم می شوند. تعریف پایه این گونه است که درونگراها انرژی را از درون خودشان بدست می آورند و آن را شلوغی و جمع ها مصرف می کنند، برونگرا ها دقیقا برعکس هستند، انرژی خود را از ارتباطات و شلوغی و جمعها میگیرند و آن را در خلوتشان مصرف میکنند. یک فرد درونگرا کم صحبت، آرام، سرعت راه رفتن و کلام آرامتر و زبان بدن کمتری دارد اما یک فرد برونگرا سریعتر صحبت میکند و راه میرود و زبان بدن پویاتری دارد، درونگرا ها اول فکر میکنند بعد کاری را انجام میدهند چون همه چیز را در دنیای ذهنی خود میبینند، اما برونگرا ها بعد از اینکه کاری را انجام دهند فکر میکنند. این موضوع میتواند تا جایی خوب باشد ولی از یک جایی به بعد درست عمل نکند، مثلا برونگراها استارتر های خوبی برای انجام کارها هستند و بدون فوت وقت شروع میکنند و زیاد ارزیابی نمیکنند، قسمت منفی این موضوع این است که شاید مواقعی نسنجیده کاری انجام شود و پیش زمینه ها را بررسی نکنند، برعکس یک درونگرا برای انجام کاری خیلی بررسی میکند، زمینه ها را میچیند، بعد شروع به عمل میکند، نقطه منفی این موضوع این است که شاید زمان را از دست بدهد و به موقع نتواند کاری که باید انجام شود را انجام دهد.
در حوزه دوم خیلی جالب است که بدانیم انسانها اطلاعات را به دو شیوه متفاوت از محیط پیرامون دریافت میکنند و برداشت هر شخص از هر موضوعی متفاوت است و جهان بینی انسان را تغییر میدهد. انسانها در این حوزه یا حسی هستند و یا شمی. افراد حسی، اطلاعات را از حواس پنجگانه خود میگیرند، یعنی هر چه میبینند، میشنوند، بو میکنند را به همان صورت دریافت میکنند، که این اطلاعات جسمی هستند، در مقابل انسانهای شهودی اطلاعات رو از شم و شهودشان دریافت میکنند، این به این معنی نیست که این افراد دریافت اطلاعات جسمی و حواس پنجگانه ندارند، بلکه موضوع در اینجا ترجیح است و این افراد ترجیح میدهند دریافت اطلاعات را به صورت برداشت های ذهنی داشته باشند، افراد شمی چون مفاهیم انتزاعی را برداشت میکنند انسانهای فوق العاده ایده پرداز و خلاق هستند چون بیشتر در دنیای ذهنشان زندگی میکنند، در مقابل افراد حسی چون از مفاهیم موجود استنباط هایی دارند، انسانهای اجرایی قوی ای هستند.
در سازمان ها برای اینکه بتوانند موفق عمل کنند، به افراد ایده پرداز و خلاق و همچنین افراد اجرایی خوب نیاز دارند و ترکیب این افراد قطعا تبعات خوبی به همراه دارد.
در حوزه سوم یا به شیوه فکری و یا به شیوه احساسی تصمیم گیری میشود. افراد فکری تصمیم گیری هایشان خیلی محاسبه شده و بر اساس منفعت های خودشان است، اما افراد احساسی در تصمیم گیریشان این موضوع را میبینند ولی بیشتر روی تاثیر تصمیمشان روی طرف مقابل مقید هستند و وجدانشان خیلی تحت تاثیر قرارشان میدهد که به منافع شخصی اهمیت بدهند یا ندهند.
همه اینها یک تیپ شخصیت هستند و هیچ کدام نسبت به هم برتری ندارند و باید این را بپذیریم که هر فردی شخصیت ارزشمندی دارد و در جای درست میتواند بسیار درست عمل کند.
در حوزه چهارم افراد به صورت ساختارمند و یا منعطف عمل میکنند، افراد ساختارمند از قبل همه چیز را از قبل برنامه ریزی میکنند و افراد منظمی هستند و همه چیز را مدیریت زمان میکنند، در مقابل افراد منعطف لحظه آخری هستند، از قبل برنامه ریزی و چک لیست ندارند، و شاید همیشه از طرف افراد ساختارمند محکوم شوند. پس بهتر است که این مهارت را یاد بگیرند.
این نکته را در نظر داشته باشید که تیپ های شخصیتی باعث محدودیت فرد نمیشود، افراد زیادی خود را درگیر این موضوع میکنند که تیپ شخصیتی من چیست و برای چه شغلی ساخته شده ام؟! این سوال شاید برای افراد بدون شغل مناسب باشد اما این سوال برای کسانی که شغلی دارند مناسب نیست، و این نباید باعث شود افراد شغلشان را تغییر دهند. سوال بهتر این است که بپرسیم من با هر تیپ شخصیتی و هر شغلی که الان دارم، چطور میتوانم موفق تر باشم؟ با هر تیپ شخصیتی و هر شغلی که دارید میتوان مهارت های مخالف تیپ شخصیتی و توسعه تیپ شخصیتی خود را بدست آورید.
اگر تیپ شخصیتی و شغل شما همراستا باشد قاعدتا میتوانید در زمان کمتر و با صرف انرژی کمتر موفقیت بیشتری را بدست آورید، اما این را فراموش نکنید اگر شغلی دارید و سالها در آن مشغولید، نیاز نیست شغلتان را عوض کنید، شاید بتوانید با یادگیری مهارت ها و توسعه تیپ شخصیتی خود آن را بدست آورید.
دیدگاهتان را بنویسید