قسمت 31: علت موفقیت کسب و کارهای کوچک

به کسب و کارهایی که زیر 50 یا زیر 100 نفر کارمند داشته باشند، کسب و کار کوچک گفته می شود. البته هر کشوری با توجه به وضعیت اقتصادی ای که دارد می تواند معیار های متفاوتی را برای دسته بندی کسب و کار ها در نظر بگیرد. در اقتصاد هر کشور کسب و کارهای کوچک بسیار مهم هستند.

پاسخ به اینکه چرا یک بیزینس موفق است و دیگری نه، ممکن است در نگاه اول کمی گیج کننده باشد و یا فکر کنید از روی شانس و تصادفی بوده است. اما اکثر بیزینس های موفق چند وجه اشتراک باهم دارند. از کوچکترین قدم ها گرفته تا پرش های مرحله ای بزرگ هم رو موفق یا ناموفق بودن بیزینس تاثیر میگذارد. ازخدمات و نحوه ارائه آن به مشتری تا فناوری های جدید و حتی بعضی از تشویق هایی که از کامندان می شود ممکن است روی بیزینس تاثیر گذار باشد.

شاید در نگاه اول بتوان در زمان کم یک بیزینس را راه اندازی کرد، اما سالها زمان میبرد تا به بیزیس موفق تبدیل شود. پس بسیار مهم است در ابتدای برنامه ریزی درست داشته باشیم و از استراتژی های درست استفاده کنیم.

نکته اول ماموریت است:

یعنی در ابتدا باید یک ماموریت برای کسب و کارتان داشته باشید. وقتی شرکت یا بیزینس ماموریت داشته باشد به بنیانگذارانش کمک میکنند تا بدانند ماموریت شرکت چیست و مدام با خود مرور کنند که هدف اصلی شرکت چیست و آن هدف را رشد بدهند. داشتن ماموریت برای صاحبان کسب و کار و کارمندان است و به مشتریان هم کمک میکنند تا بدانند اولویت آن کسب و کار چیست.

اگر روی ماموریت خود کار نکنید به ظاهر اینگونه است که فقط به پول و سود آوری فکر میکنید.

وقتی یک ماموریت انتخاب میکنید مهم است که به آن متعهد باشید و در جهت به انجام رساندن آن ماموریت قدم بردارید.

نکته دوم تیم مدیریتی است:

فرقی نمیکند شما صاحب کسب و کار کوچک هستید و یا بزرگ باید از تیم مدیریتی عالی استفاده کنید. یک مدیر خوب فرهنگ سازمان درستی را برای بیزینس طراحی و ایجاد می کند و با آن فرهنگ زندگی میکند. احساس ارزشمندی را به کارکنانش منتقل میکند و کارکنان هم این حس را دریافت میکنند و میدانند کجا باید چه کاری انجام دهند.

نکته سوم حفظ استعداد کارکنان است:

کسب و کار های موفق همیشه سعی میکنند تا استعداد کارکنان را حفظ کنند و رشد دهند. گاهی ممکن است این برداشت اشتباه ایجاد شود با دادن حقوق بیشتر می توان نیروی با استعداد را  راضی نگه داشت، اما در واقع این فرهنگ سازمانی است که میتواند باعث ماندن یا رفتن یک کارمند شود. بهترین اصل دادن احساس ارزشمندی از طرف سازمان به پرسنل است.

میتوان یک نیروی مشتاق را استخدام کرد و آموزش داد

نکته چهارم نوشتن سوابق مالی است:

یک مولفه کلیدی در موفقیت بیزینس ها نگهداری و نگارش سوابق مالی کسب وکارها بسیار مهم است، کسب و کار ها باید به طور واضح میزان درآمد و هزینه های خود را ثبت کنند.

پیگیری امور مالی در کسب و کار کمک میکند که بتوان ریسک مالی احتمالی را شناسایی کرد. وقتی کسب و کاری از وضعیت مالی خود مطلع باشد میتواند سرمایه گذاری کند و یا دنبال نو آوری باشد و یا بخواهد تجهیزات تهیه کند و یا اینکه دنبال تامین کننده باشد و…

کار هوشمندانه ای که بیزینس های کوچک انجام میدهند برون سپاری است. شرکتها میتوانند حسابدار استخدام کنند ولی شرکتهای کوچک میدانند که اینکار هزینه بردار است و بنابراین مدیران میدانند به دلیل تخصصی بودن این کار خودشان نباید انجام دهند و برونسپاری می کنند تا مانع مدیریت و رهبریشان نشود.

نکته پنجم همواره نوآور بودن است:

وقتی محصول با کیفیت تولید میکنید رقبا از شما کپی میکنند، نوآوری میتواند در طراحی محصول جدید باشد و یا نوآوری در توسعه محصول فعلی باشد

نوآوری در کسب و کارهای کوچک متفاوت است اما تاثیرگذار

بهبود یک محصول یا یافتن راهی جدید برای کاهش قیمت محصول و یا ارائه ارزش پیشنهادی بیشتر به مشتری همگی نوعی نوآوری محسوب می شود.

نکته ششم دنبال کردن اهداف بلند مدت است:

بیزینس های موفق اهداف کوتاه مدت و اهداف بلند مدت دارند. اهداف بلند مدت بسیار مهم هستند، موفقیت های کوچک با اهداف بلند مدت جهت دار میشوند.

نکته هفتم همراه بودن با تکنولوژی های جدید است:

پیشرفت تکنولوژی باعث می شود که کارمان راحتتر شود و حتی در مواقعی باعث کاهش هزینه ها می شود. مثل ظهور یک سوشال مدیا و یا نحوه پرداخت و …. پس هر روزه فناوریهای جدید به بازار میشوند. همانطور که تکنولوژِی تغییر میکند بیزینس شما هم باید تغییر کند.